اسرار و مزایای پشم
آصف بره کی آصف بره کی

 

با آن که از مصرف واژه ها، اصطلاحات و چیزهای دیگری که زیاد وفرت دارند خوش ما نمی آید. اما بازهم بسا ناگزیر می شویم که آنها را بکار ببریم و مصرف کنیم، که این ناگزیری ما بیشتر ناشی از نیازهای مبرم روز و بعضا حتی بخاطرسوال بقای ماست. مثال کاربرد "پشم" را در نظر بگیریم که برخلاف مفهوم گذشتۀ خود که بنام "صوف" و"صوفیزم" بکار برده میشد، امروزه آراسته با اصطلاحاتی چون وطندوستی، استقلال ملی، غرور ملی، منافع ملی، شهید پروری، شیر و شیر زاده بودن اسرار و مزایای خاص خوداش را پیدا کرده است.

اگرچه زیادت مصرف اصطلاحات نامبرده با "پشم" برابرشده با مصرف ملی، تره و شلغم، ولی مهم آنست که ما از مصرف اینها هنوز"سیر" نشده ایم، چون این اصطلاحات مثل سه وقت غذای روز روی خوان ما هموار میشوند. و این تکرار در تکرار میتواند بدین معنا هم باشد که ما در حقیقت ازداشتن این چیزها محرومیم و از اینرو آنها را بحیث یک نیاز مبرم در زنده گی روزانه (بخصوص سیاسی) خود بکار میبریم.

و چنان که در بالا گفتیم، در میان چیزهای نامبرده تنها "پشم" است که امروز بازار خیلی گرمی دارد. و بازهم این تنها پشم است که در نتیجه بحران بزرگ اقتصادی جهان و بحران سترگ سیاسی وطن از ارزش و مصرف زیادی برخوردار شده است. آری، امروز ارزش و قیمت پشم بسیار- بسیار بالاست. بالاتر از همه دورانها، بالاتر از دوران ظاهرشاه فقید و داود خان شهید.

حال با اهمیت و جایگاه خاصی که پشم پیدا کرده، اگر خدا نخواسته و صد کوه سیاه پیشرو یکروز به قلت پشم دچار شویم، عواقب فاجعه باری بهمراه خواهد داشت – حتا فاجعه بارتر از سی سال گذشته!

خوب اگر این تصور به یقین مبدل شود که برای یک لحظه پشمی نباشد، اول نبود پشم به این معنی خواهد بود که گوسفند، بز و شتری نخواهد بود. و درست آنگاه که این حیوانات نبودند پس اصلا پشمی نخواهد بود و زمانی که پشم نباشد، باز چه  خواهد شد؟

 فکرمی کنم، اگر پشمی نباشد اصلا که نمد، قالی، گلیم، بالش و دوشک و بعضا لحاف هم نخواهیم داشت که در آنصورت اول مارا سرماهای خشک و تر خورد وخمیر خواهد کرد. و مهمتراز همه اگر پشمی نباشد اصلا که سرها و جانها یمان لچ می ماند. درآنصورت کلاۀ پوست، کلاۀ پکول، چپن، جیلک و پالانی نخواهیم داشت.  آنگاه خود ما بی کلاه، بی چپن و خر (مرکب) ما بی پالان می ماند. حال شما خود تصور کنید که اگر خود ما بی کلاه و بی چپن و خر ما بی پالان بماند، پس چه ظاهر بد نمودی پیدا خواهیم کرد.

و مهمتر از همه، اگر کلاهی بر سر نداشته باشیم  اصلا افتخاری در سر نخواهیم داشت. و این را که در خواب هم نمیتوان تصور کرد، اگر پشمی نباشد، بروت و ریشی هم نخواهیم داشت و در جامعۀ که یکی از معیارها و نشانه های مردی، دیانت شعاری و متقی بودن حجم و پهنای ریش و بروت باشد، پس در آنصورت حتی مردی هم نخواهیم داشت. و حال شما خود تصور کنید که اگر مردی نداشته باشیم، پس سرنوشت و بقای انسانی وغیره امورات وطن ما چطورخواهد شد؟ خوب، پس با اهمیتی این چنینی که پشم دارد و تا دیر نشده و به نبود پشم روبرو نشده ایم، بجاست که پشم را حتی در سرعنوان ها هم  مصرف کنیم.

 

کتب اعمال انسانی

 

حال بیایید که از پشم بگذریم و بر گردیم به اصل مسئله که روی چیز دیگریست. گپ دقیقا روی کتب است. از جمله روی کتب اعمال، روی کتب اعمال انسانی. و درست نمیدانم که چرا اصلا بحث روی کتب اعمال یکباره رفته سوی پشم.

البته یاد ما نرود که یکنوع رابطه میان کتاب و پشم که بعدا پوست میشود، وجود دارد. این را همه میدانند که کتب اولیه بروی پوست حیوانات نوشته شده اند، پس کاربرد پشم که در اصل روی پوست بوده، بیجا نبوده است.

و حال این را نیز میتوان ادعا کرد که موجود انسانی هم مثل سایر حیوانات دارای پشم و پوست است. و صد البته که همین انسان همچنان دارای کتابیست با فصول و اوراق  متنوع. دقیقا مثل کتابی که فصول و اوراق خوب و بدی دارد. و اما در یک مقایسۀ اجمالی میتوان گفت که اوراق کتب انسانی برخلاف اوراق کتب عادی، شماره ندارند. و از همین رو که شماره ندارند ورق برگردانی شان هم دشوار است.

دانسته نیست که کتاب اعمال کدام شخص چند ورق دارد. حتی حدس تقریبی این گپ هم دشوار است. ممکن است یک انسان اوراق زیاد و یا هم اوراق کم داشته باشد. و دراصل مسئله روی زیاد و کم هم نیست. کتب انسانی مثل اسراریست که پی بردن بدان خیلی دشوار است مگر تنها از روی کردار و میراثهای خوب و بد. در حقیقت کتب اعمال آدمها در متن و محتوا، در کمیت فصول و حجم اوراق از هم متفاوت اند.

 شاید کتاب یک فرد حجیم ولی محتوایش رکیک باشد و از فرد دیگری عکس آن. و در نهایی ترین نتیجه گیری چیزی که در کتب اعمال انسانی مهم و تعیین کننده است، شاید همان میراث بجاماندۀ این کتب باشد، که یقینا چنین هست.

آن چه مربوط میشود به اوراق کتب عادی، دانستن اوراق این نوع کتب آسانست که حتی در یک نگاه آنی میتوان کمیت شانرا از روی حجم شان برآورد کرد، بی آن که آنها را ورق برگردانی کنیم. ولی این کار در مورد کتب انسانی دشوارتر است. به گونۀ مثال حجم اوراق و محتوای کتب حلقات حاکم بر قدرت سیاسی و اقتصادی امروز کشور را در نظر بگیریم.

 روی دیگر این واقعیت آنست که ما اول با یک جامعۀ بسته، سران و سیاستمداران مخفیگرا  سر و کار داریم. بسیاری چیزها در اینجا یک ظاهر صیقل شده و درون پوسیده دارند. ظاهر فریبی قشر بالای سیاسی و اقتصادی که در اصطلاح فرنگی آنرا قشر "الیت" هم میگویند، یک اصل حاکم بر آداب و عادات اکثر سیاسیون زمان ماست. از اینروست که دانستن اوراق کتب  افراد متذکره تنها برای خودشان روشن است یا هم برای آنانی که برای انتخاب شان پول مصرف و در کارزار جعل انتخاباتی شان جان فشانی کرده اند. گفته ی مشهوریست که هر جانفشانی و زحمت برای "انجام یک کار خاص" به دلیل دستیافتن به "یک مقصد خاص" است. برخی ها در وطن ما با داشتن توانایی فهم و درک اسرار خلق میشوند که ممکن است اینان از شمارهمانهایی باشند که امروزه برایشان کلید اسرار در شکل تفنگ، دالر و قدرت با زد و بندهای داخلی و خارج هدیه شده باشد.

و برای بقیه که بخواهند حجم و کیفیت اوراق کتب آدمی را تثبیت کنند نه تنها که کلید اسرار این چنینی در اختیار ندارند که حتی برای انجام این کار واحد پیمایش هم در دسترس ندارند، مگر آن که تنها "پشم" را معیار قرار دهند. آری، فقط با واحد "پشم" و ضمایم آن مثل وزن بدن، وزن شکم، سفتی و کلفتی گردن، اندازه کمر، آرایش سر و صورت، اندازه و نوعیت رنگ مو، رنگ ریش، یا هم از روی حرفهایی که از دهانشان برون و آنچه به دهانشان درون میشود. یا هم از روی رنگ و شکل لباس، "خش و فش" مجراهای تنفسی، تعدد زوج، تعدد بادیگارد، موترهای زره، موترهای تعقیبی، نوع پلیت نمبر، خانه های قوماندانی، سنگر بندی جلو و اطراف منازل، سرک بندی و جاده بندیهای زمان گشت و گذار، مقدار زمین های غصب شدۀ مردم و دولتی، سهم و سرمایه در شرکتهای تجاری، مقدار سهام دربانکها، درتلویزیونهای خصوصی، رفت و برگشت به خارج، مصرف گوشت خام و پخته، چرس، شراب، ویاگارا، تعداد و نوعیت سلفون و غیره.

 

 

 

 

 

 


March 9th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي